با کلیک بر روی تصویر، مطلبی دیگر مرتبط با موضوع، در دسترس شما خواهد بود.داریوش مهرجویی در سخنانی چند سال قبل از نقشی صحبت کرده بود که برای عزتالله انتظامی نوشته و امیدوار بود روزی به این فیلم اجازه ساخت بدهند.
به گزارش ایسنا، این کارگردان سینمای ایران که نقشهای ماندگار عزتالله انتظامی در فیلمهای او؛ همچون "گاو"، "بانو"، "اجاره نشینها" ، "آقای هالو" ، "هامون" از یاد کسی نرفته است، در مراسم شب عزتالله انتظامی در سال ۹۴ گفته بود:در کاری به نام "بیا تا برویم" نقشی برایش نوشتم که خودش بسیار علاقه نشان داد ولی به فیلم اجازه ساخت ندادند. این کار ، اثری بود هم ردیف "هامون" با درون مایه فلسفی و عرفانی؛ به او گفتم که عزت من نقش اصلی این فیلم را برای تو نوشتهام که نقش آدمی عرفانی و مذهبی است که از کربلا بر میگردد و تجربه خیلی عجیب و غریبی دارد و نگاهش نسبت به خودش ، وجود ، دنیا و ... تغییر میکند و در مرز شک و یقین است. امیدوارم که روزی به این فیلم اجازه ساخت بدهند و بتوانیم مجددا شاهد هنرنمایی عزت الله انتظامی باشیم.
برخی صحبتهای داریوش مهرجویی دربارهی عزتالله انتظامی در این مراسم در ادامه میآید:
_ در مورد عزت الله انتظامی خیلی چیزها میتوانم بگویم، از سال ۴۵ یا ۴۶ من با او شروع به کار کردم و در این مدت علاوه بر کارهای مشترکی که با هم میکردیم دوست صمیمی و خانوادگی هم نیز بودهایم؛ از همان اول که عزت الله انتظامی را دیدم شیرینی و کاریزما و قیافه متفاوتش برایم جالب بود.
_ برنامه فیلم " گاو" پیش آمد و من با ایشان که کاراکتر اصلی آن فیلم بود و نیز با علی نصیریان ، پرویز فنی زاده ،جمشید مشایخی ، مهین شهابی و ... آشنا شدم . در واقع از طریق آقای ساعدی من با عزت الله انتظامی و گروهش آشنا شدم و خود ساعدی را از زمانی که در آمریکا بودم، میشناختم و مناسباتی با هم داشتیم و وقتی که به تهران آمدم رفت و آمدمان خیلی بیشتر شد و فیلمنامه " گاو " به وجود آمد و ساعدی من را به بچه های تئاتر سنگلج معرفی کرد که در آن زمان بهترین تئاترها در آنجا اجرا میشد.
_ در مورد بازی انتظامی در "گاو " باید بگویم که عمیقا در نقش خودش فرو رفته بود و به نظر من یکی از بهترین اجراهای سینماییاش بود، کما اینکه اخیراً که این فیلم در پاریس پخش شد، بسیار مورد استقبال قرار گرفت حتی شاید خیلی بیشتر از اجرایش در تهران، و در آنجا چند روزنامه و مجله این فیلم را یکی از شاهکارهای سینمایی جهان معرفی کردهاند.
_ کار عزت بسیار درخشان بود و همانطور که پری صابری گفته آنچنان در نقشش فرو میرفت که همه چیز را فراموش میکرد؛ یادم هست سفری بود که دو سه روزی به عوامل زمان دادیم تا به تهران بیایند و استراحت کنند ولی عزت نیامد و آنجا ماند ؛ حتی یادم میآید در آن دوره برای تمرکز بیشتر روی نقشش گاهی اوقات در طویله روستا زندگی میکرد.
_ در" آقای هالو " نیز با هم کار کردیم که با بازی در دو نقش در این فیلم بسیار خوش درخشید و اتفاقا نقش دلال خیلی مناسبش بود و همین موضوع منبع الهام من شد برای نوشتن " اجارهنشینها " و عباس آقا سوپر گوشت ؛ کارمان را همینطور با فیلمهای دیگر ادامه دادیم مثلا " دایره مینا " و بعد از انقلاب هم " اجاره نشینها " ، " هامون " ، " بانو" و .... ولی از یک جایی به بعد چون سن و سالی از او گذشته بود، دیگر نقشی نبود که مناسبش باشد.
انتظامی در این مراسم به دلیل مشکلات تنفسی نتوانسته بود،حاضر شود.
عزتالله انتظامی معروف به "آقای بازیگر" طی چند سال اخیر خانه نشین شده بود و ساعت ۴ صبح، ۲۶ مرداد ماه ۹۷ از دنیا رفت.
برگرفته از :
ایسنابا کلیک بر روی تصویر، مطلبی دیگر مرتبط با موضوع، در دسترس شما خواهد بود.خاطرهی یک کارگردان از عصبانیت عزتالله انتظامیمهدی صباغزاده کارگردان فیلم سینمایی «خانه خلوت» از مرحوم انتظامی به عنوان بازیگری که میاندیشید و روی همه نقشهایش فکر میکرد یاد کرد و گفت کاش بازیگران امروز از او یاد بگیرند.
به گزارش ایسنا به نقل از «خبرآنلاین»، مرحوم عزتالله انتظامی در فیلم سینمایی «خانه خلوت» مهدی صباغزاده با این کارگردان همکاری داشته است. صباغ زاده ضمن ابراز تاسف و تاثر از درگذشت این بازیگر به بیان خاطرهای از او پرداخت و گفت: «یادم میآید یک روز در زیرزمینی که لوکیشن ما بود قرار بود صحنهای را ضبط کنیم که آقای انتظامی و مرحوم نیکو خردمند بازی داشتند. قرار بود ایشان در آن صحنه شعری را بخوانند و همسرش که خانم خردمند بود وقتی پایین میآمدند متوجه میشدند که ایشان حالشان بد است.»
او افزود: «من به آقای انتظامی گفتم این صحنه را طور دیگری بگیریم بهتر است و گفتم شما بنشینید و زیر آواز بزنید و حالت شیدایی پیدا کنید و بعد هم میز را بشکنید و تنگ آب که روی میز است را روی خودتان بریزید. اینطور همسرتان که در فیلم خانم خردمند هستند هم متوجه میشوند که حالتان بد است. وقتی این را گفتم آقای انتظامی قبول نکردند و گفتند مگر من فردینم که بزنم زیر آواز؟ برایشان بار دیگر منظورم را توضیح دادم و گفتم نمیخواهم با صدای بلند بخوانید همین زیر لب خواندن هم کفایت میکند اما باز هم ایشان قبول نکردند و به حیاط رفتند و مشغول راه رفتن شدند. چند دقیقهای راه رفتند، خانم مهوش جزایری طراح صحنه با ایشان صحبت کردند قبول نکردند، آقای زریندست صحبت کردند باز هم راضی نشدند، خلاصه چند دقیقه دیگر قدم زدند، صدایشان زدم و گفتم آقای انتظامی چه کار کنیم؟ با همان لحن خودشان گفتند آقای صباغزاده ولمان کن بابا. خلاصه نیم ساعت بعدش آمدند و گفتند برویم و بگیریم.»
صباغزاده ادامه داد: «وقتی که آمدند آن صحنه را بسیار عالی و درجه یک اجرا کردند ولی دوست داشتند راجع به تغییرات فکر کنند و بعد از اینکه آمادگیشان را پیدا کردند برای ضبط آمدند. انتظامی از آن دسته بازیگرانی بود که میاندیشید. او کم آدمی نبود و روی همه نقشها و کارهایش فکر میکرد.»
برگرفته از :
ایسنا